بازدید امروز : 94
بازدید دیروز : 1
نمیدونم! پیش میاد یه وقتایی دیگه. آدم میخواد یه کارایی بکنه ، اما نمیشه. میخوای سر حرفت بمونی ، اما نمیشه. برنامه ریزی میکنی یه کارایی بکنی ، اما بازم نمیشه. خلاصه همیشه همه چیز ، اون جوری که باید بشه نمیشه...
این چند بیت محصول همین امروز اول صبحه . تقریباً تازهدَمه. واسه خالی نبودن عریضه بد نیست. (دعام کن)
وقتی که راه خواب کمی دور میشود...
وقتی که آش لحظه ، ز غم شور میشود...
فارغ ز لفظ و صنعت و معنی واژهها
ناگه تمام قافیهها جور میشود
از فاعل و فعول و فَعَل بینشانه ، لیک
هم وزن شعر ، این غم منثور میشود
دیشب دلم به سینه نشان کسی گرفت
حالا کسی ، سوار دلم ، دور میشود
میپرسم این سؤال و بپرسید هر زمان
در محفلی روایت منصور میشود...
آن را که تاب حبس زبان نیست ، از چه روی
بر حفظ سرِّ عشق تو مأمور میشود ؟!
شوخی چرخ بین که سلیمان عشق را
بر منبر خطابه یکی مور میشود !
آری حریر عشق ، چنین بر قبای ما
در عین لطف ، وصله ناجور می شود
چشم نجیب «میثمت» ای دوست صد دریغ
با تیر کینه ، در غم تو کور میشود
لینک دوستان
آوای آشنا
اشتراک